پرواز خیال

پرواز خیال

پرواز خیال

من هنوز حرف میزنم

 با همان عکس قدیمی

که سیاه هست و سپیدست

و به میخی آویز

روی دیوار گلی

قصه ی بود و نبود

بوی یاس و عطر عود

که نبود توی دلش

 غمی جز دوری تو

و هزار شب بلند

که مادرم دعا میکرد

با همون سجاده ی قدیمی ات

شکوه از دنیا می کرد

من هنوز منتظرم 

که خدا صدام کنه

توی پرواز خیال

روی شونه های تو

منو باز سوار کنه

دیدگاه‌ خود را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

پیمایش به بالا