تلالو نور
شیشه ای بود که شکست
شب من قبل از تو
باده ای بود که ریخت
لوح من بعد از تو
به تو آویز شدم
که بیاراییم
و بمانی تا صبح
که نیازارییم
و چه شیرین است
زنگ چشمانت
پر تلالو پرنور
رنگ حرفهایت
قلمش بران
دست تقدیر باشد
فارغ از اینکه
یارکی باشد
فرصتی باقیست
تا سپیده هنوز
شایدم خورشید
پشت ابر است هنوز