شهید ابراهیم دهقانی
نام پدر: محمود
نام مادر بیگم خانم افضلی
تاریخ و محل تولد: ۱۳۴۱/۷/۱ ، یزدل
شماره شناسنامه و محل صدور ۱۸ ، کاشان
تحصیلات: دیپلم اقتصاد
وضعیت تاهل: مجرد
سوابق فعالیت عضو انجمن اسلامی یزدل عضو پایگاه بسیج شهید قاضی طباطبایی
یزدل
یگان اعزام کننده ارتش، لشکر ۷۷ پیروز خراسان
نوع عضویت سرباز وظیفه
تاریخ آخرین اعزام: ۱۳۶۱/۵/۱۸
مدت حضور در جبهه چهارده ماه
دفعات حضور در جبهه دو مرتبه
مسئولیت در جبهه نیروی پیاده
تاریخ و محل شهادت: ۱۳۶۱/۷/۱۷، جبهه کوشک
نحوه شهادت: اصابت ترکش به سر
نام و رمز عملیات پدافندی
سن شهید بیست سال
مدفن شهید گلزار شهدای یزدل
تاریخ خاکسپاری: ۱۳۶۱/۸/۴
گزیده وصایا و سخنان
از خدا بخواهیم دلبستگی و علاقه منفی به دنیا و تجملات آن را از ما بگیرد تا ما را از راه مستقیم خارج نگرداند و ما در راه شیطان قدم بر نداریم،
نفس
برادران مواظب باشید تا حب دنیا ما را از راه مستقیم خداوند باز ندارد شیطان و
اماره قدم برداریم.
پرودگارا! ما را به حال خودمان وامگذار
از مرگ من متأثر نشوید چون هدف من مقدس است و من در راه ن فدا کرده ام و از مدتها قبل آرزوی کشته شدن در راه او را داشته ام.
پروردگارا! این جان بی ارزش را از من قبول فرما که اگر قبول نکنی من در روز قیامت به درگاهت روسیاه خواهم شد.
فرزندان خویش را فراموش نکنید و به تربیت آنان بپردازید.
شما پیروز نخواهد شد. نماز را بپا دارید که اگر چنین شود دیگر هیچ قدرتی بر کتابهای مذهبی و مفید را مطالعه کنید و پشتیبان اسلام باشید
پدر و مادرم ما امانتی هستیم از خدا در نزد شما هر موقع که شده باید این امانت را پس بدهید پس چه بهتر به خود او و در راه او فدا کنید.
آری همان خدایی که ما و شما را در رحم مادران پرورش داد و سپس در دنیا به ما نعمت عقل و زندگی داد ما به جای اطاعت و شکر او چه کردیم؟
خاطره
شهید ابراهیم دهقانی دارای اخلاق ،نیکو سجایای والا و بزرگی بود ایشان بسیار خاکی و متواضع بود و هیچ گونه فخر فروشی نسبت به دیگران نداشت این ویژگیها سبب شده بود تا اخلاق و رفتار ابراهیم زبانزد خاص و عام .شود کمک و یاری رساندن به مردم یکی از ویژگیهای بارز او بود، هنوز اشخاصی هستند که از کمک و یاری رساندن ابراهیم به آنها در زمینه های مختلف سخن میگویند پیرزنان و پیرمردانی که توانایی انجام امور زندگی روزمره خود را نداشتند بسیاری از کارهای خود را به او واگذار میکردند و او نیز بدون کبر و ریا آنها را انجام میداد به طوری که بعد از شهادتش خانواده از فعالیتهای وی آگاه شدند.
با کودکان بسیار مهربان بود و علاقه عجیبی به آنان داشت و خیلی زود با آنها دوست میشد و ارتباط برقرار می.کرد یکی دیگر از کارهایی که ایشان پیوسته انجام میداد….
برای مطالعه ادامه خاطره به (( کتاب زندگان جاوید ))
اثر میثم رضوانی یزدلی مراجعه فرمایید.
دیدگاه